یوهان برنولی - صفحه دوم معرفی یوهان برنولی
همان طور که انتظار مي رفت، اين واقعه يوهان برنولي را به شدت نگران کرد که چرا که اين اثر به اين حقيقت که بر پايه ي دروس او بود، اقرار نمي کرد. مقدمه ي اين کتاب تنها شامل اين گفته بود که :
...« ... و سپس آقايان ِ برنولي با نظريات درخشان فراوانشان بر من منت نهادند به ويژه جناب برنولي جوانتر که اکنون خود استادي در گرونينگن (Groningen) است... »...
معروفيت هوپيتال در نتيجه ي انتشار اين کتاب حساب ديفرانسيل است و با اين وجود آن هم به خاطر يوهان برنولي است. در حقيقت اثبات اين که اين اثر کار برنولي بود تا 1922 ، زماني که يک نسخه از دروس يوهان برنولي توسط برادرزاده اش نيکولاس(I) برنولي در باسل پيدا شد، مشخص نشده بود. نسخه ي دروس برنولي دقيقاً با کتاب هوپيتال يکسان بود جز در اين موارد که لازم است متذکر شويم هوپيتال تعدادي از اشتباهات يوهان برنولي مثل نظر اشتباه برنولي در مورد اينکه انتگراي متناهي است ، را تصحيح کرده است. بعد از مرگ هوپيتال در سال 1704 يوهان برنولي به شدت با اين نظر که او نويسنده ي کتاب حساب ديفرانسيل هوپيتال باشد مخالفت کرد. به نظر مي رسد مبالغ فراواني که هوپيتال براي انجام امور در آن شرايط به او مي داد ، مانع از آن مي شد که بيش از اين در اين مورد صحبت کند. با اين حال، تعدادي با يوهان برنولي موافق بودند تا اينکه در سال 1922 حقيقت آشکار شد.
بهتر است به دوران برنولي در پاريس برگرديم. در سال 1692 زماني که در پاريس بود، واريگنن (Varignon) را ملاقات کرد که اين ملاقات به دوستي محکمي منجر شد . همچنين واريگنن چيزهاي بيشتري در مورد کارهاي حساب انتگرال در طي سال هايي که با يوهان مکاتبه داشت، از او فراگرفت. همچنين يوهان برنولي شروع به مکاتبه با لايبنيتز کرد که معلوم مي شود بسيار موفقيت آميز بوده است. در حقيقت بيشترين مکاتبات قابل ملاحظه را با لايبنيتز داشته است. اين دوران، دوران موفقيت هاي فراواني در زمينه ي رياضيات براي يوهان برنولي بود. اگرچه او بر روي رساله ي دکتراي خود در پزشکي کار مي کرد، اما مقالات زيادي در مورد موضوعات رياضي هم ارائه مي کرد که منتشر مي شدند و همچنين نتايج مهمي که در مکاتبات او گنجانده مي شد.
يوهان برنولي تا اين زمان مسأله ي منحني زنجيري را که توسط برادرش در سال 1691 مطرح شده بود را حل کرده بود. يوهان اين مسأله را درست همان سالي حل کرد که برادرش آن را مطرح کرده بود و اين اولين پيامد مهم رياضي بود که او را به طور مستقل از برادرش معرفي مي کرد، هرچند يوهان از نظريات برادرش ژاکوب در رويارويي با اين مسأله استفاده مي کرد. در اين مرحله يوهان و ژاکوب چيزهاي زيادي از يکديگر ياد مي گرفتند. در يک روش دوستانه منطقي و رقابتي که چند سال بعد ممکن بود به دشمني آشکار کشيده شود. براي مثال، آن ها با هم بين سال هاي 1692 -93 روي منحني هاي Caustic کار مي کردند ولي اين اثر را مشترکاً منتشر نکردند. حتي در اين مرحله رقابت چنان شديد بود که اجازه نمي داد مشترکاً اثري را به طبع برسانند و آن ها هرگز اثر مشترکي را چاپ نمي کردند هرچند که در موضوعات مشابهي کار مي کردند.
در بالا اشاره کرديم که رساله ي دکتراي يوهان در مورد پزشکي بود، اما در حقيقت در مورد کاربرد رياضيات در پزشکي بود و در مورد حرکت ماهيچه اي، و در سال 1694 ارائه شد. با اين حال يوهان علاقه مند به پيگيري کاري در پزشکي نبود، ولي احتمال ضعيفي براي پستي در باسل در زمينه ي رياضيات وجود داشت که يوهان آن پست را به دست آورد.