نظریه چیست؟

چاپ

رای دهی: 5 / 5

فعال سازی ستارهفعال سازی ستارهفعال سازی ستارهفعال سازی ستارهفعال سازی ستاره
 
ریاضی   کتاب‌های منطق  

در اين گفتار دائم از «نظريه» سخن گفتيم اما نگفتيم که نظريه چيست؟ به زبان ساده، نظريه مجموعه‌ای از مفروضات اوليه، تعاريف و قواعد استنتاج است. «مفروضات اوليه» گزاره‌هایی هستند که آن نظريه، درستیِ آن را فرض گرفته است. اين گزاره‌ها باورهای اوليه آن نظريه است که بديهی فرض می‌شود. آن نظريه، بدون اثبات آنها را می‌پذيرد. اين گزاره‌ها اصول نظريه ناميده می‌شود. هر نظريه‌ای واضح يا پنهان دارای بديهيات ويا اصول اوليه است. تعداد اصول يک نظريه می‌تواند کم يا زياد باشد و البته هرچه کمتر باشد و افراد بيشتری آنها را پذيرفته باشند، آن نظريه فراگيرتر است.

هر مفهومی که در يک نظريه مورد بحث قرار می‌گيرد يا بايد تعريف شود ويا بايد اصول نظريه توصيفی از آن مفهوم ارائه داده باشند.

قواعد استنتاج مشخص می‌کند که نظريه‌ها چگونه استدلال می‌کنند و چگونه گزاره‌های جدید را از اصول و گزاره‌های قبلی بدست می‌آورند. در اين زمينه اتفاق نظر زيادی وجود دارد و نظريه‌ها روی روش استدلال منطقی مشترکند. به بيان ديگر از زمان ارسطو که منطق را تدوين کرد و به مقابله با سوفيست‌ها پرداخت، قواعد منطقی به عنوان روش صحيح استدلال کردن پذيرفته شد. در دو سده اخير نيز پيشرفت‌های قابل توجهی در منطق ايجاد شد و منطق رياضی يا منطق صوری شکل گرفت. منطق جديد در مفهوم بديهيات با منطق ارسطویی اختلافی بنيادی دارد. در عين حال منطق جديد قواعد استنتاج و روش استدلال منطق ارسطویی را نفی نمی‌کند.

اجازه دهيد چند نمونه نظريه را بررسی کنيم:

هندسه اقليدسی يکی از کهن‌ترين نظريه‌های جهان است. افلاطون بر بالای ورودی آکادمی خود نوشت «هر کس هندسه نمی‌داند وارد نشود». بديهيات هندسه توسط اقليدس تدوين شد و بيش از 2000 سال بدون تغيير باقی‌ماند. هندسه اقليدسی همچنان يکی از نمادهای تفکر بشری و استدلال منطقی است. برای پذيرش هر گزاره هندسی لازم است آن گزاره بر مبنای اصول هندسه اقليدسی به صورت منطقی اثبات شود. جالب آن است که اين نظريه فقط 5 اصل (بديهی) دارد.

نظريه اعداد يکی ديگر از نظريه‌های رياضی است. اصول اين نظريه توسط رياضیدانی ايتاليایی به نام جوزپه پئانو تدوين شد.

هندسه اقليدسی، نظريه اعداد، نظريه مجموعه‌ها و ... نظريه‌هایی مجرد در حوزه رياضيات هستند. تعداد اصول محدودی دارند. تقريباً تمام رياضيدانان در مورد آنها اشتراک نظر دارند. اما اجازه دهيد از اين حوزه‌های تجريدی خارج شويم و به نظرياتی ملموس‌تر بپردازيم.

دانشمندان با مطالعه پديده‌های مشهود و ملموس، آنها را دسته بندی می‌کنند و قواعدی را برای آنها تدوين می‌کنند. مثلاً نيوتن حرکت اجسام را مورد مطالعه قرارداد و آنها را فرمولبندی کرد. امروزه اين فرمول‌بندی را تحت عنوان فيزيک کلاسيک می‌شناسيم.

نظريه‌های متعددی در مورد زيست شناسی، زمين شناسی، کيهان، روان‌شناسی، جامعه شناسی و ... وجود دارد. به بيان ديگر علوم مختلف چيزی جز نظريات مختلف نيستند. اما اين مدعا نياز به بررسی بيشتر دارد.

از این بخش مطلب اجازه دهيد نگارش را به شيوه ديالکتيک سقراطی تغییر دهیم و گفتگوی ديدگاه‌های متضاد را شکل دهيم:

الف: معتقدم که هر آنچه به عنوان علم می‌شناسيم نظريه است.

ب: وقتی که از نظريه سخن می‌گویی و آن را به جای علم می‌نشانی به اين معنی است که از قطعيت آن می‌کاهی در حالی که علوم تجربی با استفاده از آزمايش و تجربه حاصل شده است و قطعيت آن برای همگان واضح است.

الف: تجربيات ما در محدوده زمان و مکان و با استفاده از حواس پنجگانه ما انجام می‌شود. اگر از خطای حواس پنجگانه خود بگذريم و بخواهيم گزاره‌های درستی بيان کنيم فقط و فقط مشاهدات خود را بازگو کنيم. اما دانشمندان يافته‌های خود را تعميم می‌دهند. چگونه می‌توان درستی گزاره‌هایی را پذيرفت که از تعميم مشاهدات محدود در زمان و مکان به جهانی بزرگتر است؟

ب: خب! اين مشاهدات را تکرار می‌کنيم تا درستی گزاره‌ها ثابت شود.

الف: با بررسی پديده‌های و مشاهدات بيشتر باز هم آن محدوديت وجود خواهد داشت. ما که از ابتدای جهان نبوده‌ايم و تا انتهای جهان نيز نخواهيم بود. همچنين در تمام جهان نيز نيستيم. لذا بررسی درستی گزاره‌های تعميم‌يافته امکان‌پذير نخواهد بود. آيا خورشيد دور زمين می‌گردد ويا زمين به دور خورشيد؟

ب: اين چه سوالی است؟! معلوم است که زمين به دور خورشيد می‌‌گردد.

الف: اما در گذشته مردم فکر می‌کردند که خورشيد به دور زمين می‌چرخد. ما هم هر روز صبح که از خواب بيدار می‌شويم مشاهده می‌کنيم که خورشيد از مشرق بيرون آمد و پهنه آسمان را چرخيده و در غروب از مغرب پايين رفت. آیا با تکرار هر روز اين مشاهده می‌توانم «گشتن خورشيد به دور زمين» را بديهی بدانم و آن را گزاره‌ای درست بپندارم؟

ب: بعداً مشاهداتی بدست آمد که نشان داد حرکت وضعي زمين باعث پديد آمدن شب و روز است و اين تصور غلط را به وجود می‌آوَرَد که خورشيد دور زمين می‌گردد.

الف: پس يعنی تمام گذشتگان از جمله دانشمندان گذشته در مشاهدات و تعميم آن اشتباه می‌کردند؟

ب: بله.

الف: از کجا معلوم که ما و دانشمندان معاصر ما در مشاهدات و تعميم آن اشتباه نکرده باشند؟